خیلی عصبانی ام
عصبانی از دست ادمی که بهش اجازه دادم که تا این حد بهم توهین کنه
من سال گذشته برای هیچکسی دعوت نامه نفرستاده بودم که بخواد بیاد تو زندگیم!
همیشه هم همکلاسی هام رو دوست داشتم و براشون احترام قائل بودم
اما دیگه این دفعه از حد دوستی 2تا دختر هم گذشت..
هیچ حرفی هیچ حرفی برای من درد آور تر از اینکه برگشت گفت من برای جلب توجه با دوست مشترکمون(پسر) درد و دل گرفت باعث سرازیر شدن اشکم نشد.
و واقعادلم شکست..
خیلی..
اخه دوست من
اون ادمی که برای تو معیار دوست پسر بود و هست که برای من نیست
اگر قرار بود که معیار دوستی من با این آدمها باشه بیشتر از موهای سرم میتونستم دوست پسر داشته باشم.
من همون چند تا دوسته پسر هم که دارم با تمام دوست های تو فرق دارن
همشون تحصیلات دارن و اگر با هرکدوم جایی برم حرفی برای گفتن دارم
من قرار نبود از تو مهمونی ها دوست پیدا کنم..!
خیلی صبح بدی رو شروع کردم
و تمام سعی ام بر اینه که آروم باشم..
اما
من آدم گریه ایی نیستم
اما وقتی دلم درد بیاد اشکام سرازیر میشن..
هیچ وقت فکر نمیکردم باعث سرازیر شدن اشکام بشی..!
نمک خوردی نمک دون شکستی..