دنیای من

روزمرگی های زنی که به زندگی می اندیشد..

دنیای من

روزمرگی های زنی که به زندگی می اندیشد..

همواره

دوری

تلخ ترین

اتفاق

زندگی

بشریت

است.

روزهای نبودنت در جمعه 2برابر است

سعی میکنم بخندم و صدام پر از انرژی باشه

مامانم همیشه میگه مرد وقتی از خونه دور ه از تو دور باید با انرژی باشی که دلتنگیش اروم باشه

بهم گفت قربون خندیدن  و صدات بشم دلم برات تنگ شده

و من سکوت کردم

خودش هم..

پر از بغض شدم..اما خوب باز خندیدم

گفت از خودت عکس بفرست تند تند

و کمی حرف زدیم و قطع

6 روز که نیستی

5شنبه و جمعه نبودنت 2برابر است

مخصوصا جمعه

اصلا خود غروب جمعه دنیایی نبودن را به رخ میکشد

·         الان هم پیش پای نوشتنم  تماس گرفت




***** زود برگرد

بلاخره عوض شد

قرارداد 3ماه بعدی رو امضا کردم..

دوباره وضعیت تاهلش متاهل بود

دیگه بس بود 1سال و 4ماه این اسم تو قراردادم بود

رفتم  پیش مسئولش

خانوم خوبیه و در جریان کارای منه

بهش گفتم این کلمه من رو اذیت میکنه

خیلی زیاد

و گفت به جز مالی و اداری جایی نمیره

گفتم همین برام مهمه که نباشه

گفت همین

گفتم همین

رفت پشت سیستم اداری عوضش کرد و پرینت گرفت

و من بعد از 1سال و 4ماه با واژه "مجرد" برگه قراردادم رو امضا کردم

و حالمم الان عالیه..

منتظر اون روزی ام که کلا شناسنامه ام عوض میشه

بی تو

هفته دیگه داره میره ماموریت..

یک هفته تا 10 روز..

حال

مرا

با رسم

شکل

تصویر کنید

یادمه همش با خودم میگفتم از روزی که تلخ ترین اتفاق برام بیوفته که همین ازدواجش باشه یا تموم شدن کارام به صورت قانونی و نفس راحن کشیدن

از فرداش حالم عالی باشه و موفق ترین ادم روی بشم

با "ترین" کاری ندارم

اما باید طوری باشم که روزی خدارو هزار بار شکر کنم بخاطر اینکه از زندگیش رفتم بیرون و راه موفقیت برام بازه بازه

اینکه طوری باشم که اون هر لحظه هر ثانیه به نبودن من حسرت بخوره

البته بازم نه ولش کن

من برای خودم تلاش کنم از همه دلچسب تره

نه برای اینکه اون رو  بسوزنم یا بخوام حسرت به دلش بذارم

بهترین تصمیم اینه که به جایگاهی برسم که لیاقتش رو دارم وازش لذت میبرم

به جایی برسم که بدرخشم

به اهدافم برسم که چند سال اینده وقتی به الان نگاه میکنم کیف کنم که از سخت ترین لحظه ها با سربلندی اومدم بیرون  حالا بهترین شرایط رو برای خودم درستش کردم

این از همه دلچسب تر و واقعی وقتی برای خودم و سربلندی خودم برای اینده خودم  برای زندگی خودم تلاش کنم نه خسته میشم بلکه انرژی مضاعفی هم بدست میارم

اینکه با هدف و برنامه پیش برم و بدونم میخوام به کجا برسم و به کجا دارم میرم

دیگه تو سن 26 سالگی که 2ماه از اخراشه..یا 27..! اخر من این سن رو نتونستم حساب کنم

اما احساس یه ادم 24ساله رو دارم

من امروز دقیقا تو همون روزی ایستادم که بهش همیشه فکر میکردم که فرداش روزهام رو عالی بسازم



متشکرم خدا جون